شما چقدر به رویدادهای تصادفی معتقدید؟
شکی نیست که ما برای موفقیت در یک کسب و کار، به برنامه‌ریزی و چه بسا برنامه‌ریزی استراتژیک (+) نیاز داریم.
اما می‌خواهیم بگوییم داستان‌هایی هم در تاریخ و دنیای کسب و کار وجود دارند که وقتی آنها را مرور می‌کنیم به ما می‌گویند که نباید از نقش تجربه، آزمون و خطا، فرصت‌طلبی و شانس نیز در موفقیت یک کسب و کار غافل شویم.
و البته برای رسیدن به آن تصادف، نیاز هست که گامی عملی هم از طرف ما برداشته شود.
جیم کالینز وجری پوراس در کتاب ساختن برای ماندن (Built to last) با روایت داستان‌هایی از کسب و کارهای موفق دنیا می‌خواهند به ما بگویند که گاه:
“برداشتن گامی کوچک، حتی در اثر تصادف می‌تواند سبب تحول بزرگ و راهبردی در تولید فرآورده‌های یک شرکت یا کسب و کار شود.”
آنها با بررسی تاریخچه‌ی شرکت‌های آینده‌نگر و موفق، متوجه شدند که بسیاری از موفقیت‌های آنها نه لزوما به دلیل برنامه‌ریزی استراتژیک بسیار دقیق، که به دلیل تجربه، آزمون و خطا، فرصت‌طلبی و شانس بوده است.
شاید برایتان جالب باشد که فرصت طلبی و البته از نوع هوشمندانه‌اش، اتفاقاً یکی از پنج محور اصلی تفکر استراتژیک بر اساس مدل لیدکا هم است.
(اگر خواستار اطلاعات بیشتر در این زمینه هستید. این درس در متمم را هم مطالعه کنید: معرفی یک مدل تفکر استراتژیک | الگوی پنج بخشی لیدکا)
خوب، حالا اگر موافق باشید برویم سراغ یکی از این داستان‌ها از کتاب ساختم برای ماندن.
داستان ورود تصادفی شرکت جانسون اند جانسون (Johnson & Johnson) به بازار تولیدات مصرفی،
و آن را با هم بخوانیم.
داستانی که می‌تواند برای ما هم آموزنده و الهام بخش باشد.
داستان پودر بچه | شرکت جانسون اند جانسون
شرکت جانسون اند جانسون در ابتدا به طور عمده تولیدکننده‌ی گاز استریل و گچ پزشکی بود.
در سال ۱۸۹۰، پزشکی به شرکت نامه‌ای فرستاد که در آن شرح داده بود پوست یکی از بیمارانش بر اثر استفاده از گچ (شکستگی) جانسون اند جانسون دچار سوزش و خارش شده است.
فرِد کیلمر، مدیر بخش تحقیقات شرکت، در پاسخ نامه‌ی این پزشک برای بهبود حساسیت پوستی بیمار موردنظر بک بسته پودر تالک تسکین‌بخش ایتالیایی فرستاد.
کیلمر شرکت را قانع کرد که به محتویات بسته‌ی استاندارد برخی محصولات یک بسته‌ی کوچک پودر تالک اضافه کنند.
برخلاف انتظار شرکت، بسیاری از مشتریان به خرید مستقیم پودر تالک روی آوردند.
بنابر این، شرکت در پاسخ به تقاضای مشتریان محصولی را به طور جداگانه با نام “پودر بهداشتی بچه” به چرخه‌ی توزیعش اضافه کرد که بعدها در بیشتر نقاط جهان به جزء جدایی‌ناپذیر محصولات خانگی تبدیل شد؛
بنابر این می‌توان گفت که ورود شرکت به تجارت پودر بچه کاملاً تصادفی بود.
بنابر این، برداشتن گامی کوچک، حتی در اثر تصادف می‌تواند سبب تحول بزرگ و راهبردی در تولید فرآورده‌های یک شرکت یا کسب و کار شود.
در مورد شرکت جانسون اند جانسون این گام کوچک به سرعت شرکت را وارد کسب و کار لوازم مصرفی کرد که ۴۴% بر سود شرکت افزود و در نهایت، شرکت به پیشرفتی چشمگیر در محصولات پزشکی و دارویی دست یافت.
