حال بیایید با دیدگاه جیسون فراید در مورد برنامه ریزی هم آشنا شویم:
جیسون فراید در کتاب دوباره فکر کن برنامه ریزیِ بلند مدت برای یک کسب و کار نوپا را چیزی شبیه حدس میداند و میگوید:
درصورتی که شما یک پیشگو نباشید، برنامه ریزی بلند مدت در تجارت یک خیال است.
عوامل بسیاری وجود دارند که از دست شما خارجاند: شرایط بازار، رقبا، مشتریان، اقتصاد و غیره.
نوشتن یک برنامه در شما این حس را ایجاد میکند که کنترل عواملی که در واقع در کنترلتان نیست را در دست بگیرید.
بعد همانطور که قبلا اشاره کردم که او برنامه ریزی بلند مدت را معادل حدس زدن میداند، ادامه میدهد:
چرا برنامه ریزی را همان چیزی که هست ننامیم: حدس!
زمانی که حدسهایتان را تبدیل به برنامه میکنید وارد منطقه خطر میشوید.
او اعتقاد دارد:
شما باید مبتکر باشید. باید از فرصتهایی که به وجود میآید استفاده کنید.
گاهی باید بگویید: “امروز در جهتی نو گام بر میداریم، زیرا چیزی است که امروز به آن نیاز داریم.”
تنظیم برنامههای بلندمدت نیز بیفایده است. بیشترین اطلاعات شما دربارهی یک کار، حین انجام آن است نه قبل از آن.
با این حال، چه زمانی برنامه مینویسید؟ معمولاً قبل از این که شروع کنید. بدترین زمان برای گرفتن یک تصمیم مهم همین جاست.
البته او تاکید میکند:
حال ما نمیگوییم که نباید دربارهی آینده و چگونگی مواجهه با موانع پیش رو فکر کنید. اینکار ارزشمند است. فقط اینکه نیازی به نوشتن و وسواس به خرج دادن دربارهی آن وجود ندارد.
اگر یک برنامهی بزرگ بنویسید، احتمالاً به آن نگاه هم نخواهید کرد.
برنامه ریزیهای طولانیتر از چند صفحه، مثل فسیل در کشوی شما باد میکنند.
کار کردن بر اساس حدس را کنار بگذارید. تصمیم بگیرید که این هفته چه کنید، نه امسال.
روی مسئله مهم بعدی تمرکز کنید و انجامش دهید.
تصمیمها را درست قبل از عملی کردن آنها بگیرید نه بیشتر.
کار بدون برنامه ریزی ممکن است ترسناک به نظر برسد. اما پیروی کورکورانه از برنامهای که واقعیت ندارد حتی ترسناکتر از آن است.